پدر ناتنی جنا، جسی، یک مرد خوش شانس است، زیرا دخترخوانده اش عاشق یک خروس سیاه بزرگ است. وقتی او در اطراف است، او نمی تواند در مورد او خیال پردازی کند. ماری، یک گل میخ آویزان جدید، می خواهد خواسته های جنا را برآورده کند و او را برای یک سواری وحشیانه از لذت بین نژادی می برد.