یک دختر نوجوان به نام روزانا در یک روز سرد زمستانی در حال قدم زدن بود که با مردی آشنا شد که می خواست با او رابطه جنسی داشته باشد. آنها به محل او رفتند و کمی سرگرم شدند، با انگشت گذاشتن به بیدمشک او و دادن دمپایی به او. در پایان، او روی صورت و در دهان او انزال کرد.