ریکی جانسون، یک مرد خوش شانس، بالاخره می تواند از منحنی های خیره کننده همکارش بانی مدیسون لذت ببرد. او مشتاقانه دارایی های شهوانی او، از جمله گنجینه ای که به طرز وحشیانه ای در معرض دید او قرار گرفته است را بررسی می کند. پیش بینی او با افراط در دعوت غیرقابل مقاومت او به لذت تبدیل می شود.