مایک، بسته و آسیب پذیر، با یک استرپون سنگین بازگشت تانژانت را پیش بینی می کند. خواسته های سادیسمی او در حالی که او او را مسخره می کند و به او نفوذ می کند، آشکار می شود، مرزهای او را کنار می زند و لذت شدیدی را شعله ور می کند که به اوج داغ و چسبناکی ختم می شود.