میا، نوجوان سبزه شایان ستایش، با سینه های کوچک و سوراخ کننده اش، در حال سست شدن در دامن تنگ و شورت توری اش گرفتار می شود. مدیر که قادر به مقاومت نیست، او را در دفترش مجذوب خود می کند. او را مات و راضی رها می کند و هوس اشتهای سیری ناپذیر او را بیشتر می کند.