سلنا، یک نوزاد خیره کننده، به طرز اغواگرانه ای روی میز لباس هایش را در می آورد و بیدمشک تراشیده اش را آشکار می کند. شریک زندگی او مشتاقانه او را با زبانش خوشحال می کند و یک برخورد پرشور را شعله ور می کند. پس از برانگیختگی متقابل، آنها در عشق ورزی شدید افراط می کنند و خواسته های سیری ناپذیر خود را به نمایش می گذارند.