چارلی کیس، یک نوجوان جوان، یک برخورد داغ را با معشوق بزرگترش به اشتراک می گذارد. دستان باتجربه پدربزرگ بیدمشک تراشیده او را کشف می کنند، در حالی که زبان و انگشتانش او را خوشحال می کنند. او قبل از اینکه هر دو تسلیم خواسته های سیری ناپذیر خود شوند، با یک دم دستی عمیق و پرشور متقابلاً عمل می کند.