امیلی ادیسون، نامادری و نامادری تنومندش، پسرخوانده اش را به خاطر رفتار نادرستش تنبیه می کند. او او را به سمت کاناپه می برد، سینه های طبیعی فراوانش را آشکار می کند، سپس یک دم دستی وحشیانه روی او انجام می دهد که منجر به برخورد داغ از پشت می شود. این برخورد تابو خواسته های ممنوعه را بررسی می کند.