هیزل مور به خانه نزد یک غریبه، ویکتور ری، باز می گردد که روی کاناپه اش نشسته است. او که شیفته شده است، تحقیق می کند و منجر به یک برخورد داغ می شود. هیزل به اکشن گلو عمیق و هاردکور می پردازد، در حالی که کاترینا تماشا می کند. ویکتور ری یونیفورم کنترل را به دست می گیرد و به یک کام شات نامرتب از سینه می رسد.