آلی هیز، یک سبزه شیفته، با گل میخ باتجربه، استیون سنت کروکس، در یک قرار ملاقات پرشور شیرجه می زند. با رها کردن اشتهای سیری ناپذیر او برای لذت، برخورد آنها به یک ضیافت نفسانی خام و خیس از بزاق تبدیل می شود و هنر گلو عمیق و لعنتی صورت را به نمایش می گذارد.